ده افسانه درباره روسيه و رهبر آن 

نويسنده: دنيس مك شين
مترجم: حميد بياتى
خيلى پيش از آنكه تبديل به يك افسانه و يا معما شود، و اگر بخواهيم از ادبيات ويژه چرچيل استفاده كنيم روسيه امروز تبديل به قلدرى در عرصه جهانى شده كشورى كه با موضوعاتى همچون ملى گرايى و خودبينى رهبران آن همراه شده است. اقدام ولاديمير پوتين نخست وزير روسيه در بحران اوستياى جنوبى و استفاده گسترده از تانك ها، جنگنده ها و ناوهاى جنگى عليه يك همسايه كوچك شوك بزرگى را به جهان وارد كرد. اما با اين وجود روسيه همواره يك افسانه ساز بوده است و اين مسئله را مى توان از زمان بناى روستاهاى پوتمكين در قرن ۱۸ ميلادى تا زمان گسترده شدن اين ترس در جهان كه رژيم شوروى پس از سال ۱۹۴۵ مى تواند به عنوان فاتح جهان مطرح باشد مشاهده كرد. در سطرهاى پائين ۱۰ افسانه بزرگ درباره روسيه را مشاهده مى كنيم:
افسانه اول: پوتين برنده بزرگ تهاجم به گرجستان بود. پوتين با اين اقدام خود نشان داد كه چه كسى روسيه را اداره مى كند. در اين ميان ديمترى مدودف رئيس جمهور روسيه در حاشيه ماند. پوتين در بحران قفقاز توانست به طور يكجا هم حمايت پارلمان و هم سنا را بدست بياورد. اما در اين ميان نبايد يك نكته را فراموش كرد و آن اينكه پوتين با اين كار خود توانست اتحاديه اروپا را پس از چند سال مجددا به صورت يك جامعه متحد درآورد. اين اختلاف ها در اتحاديه اروپا بواسطه اقدامات جرج بوش در طرح مبارزه با تروريسم پيش آمده بود. در سال ۲۰۰۳ شوراى فورى اتحاديه اروپا بواسطه جنگ عراق دچار اختلاف نظر ميان اعضا شد. اما با اين وجود در سال ۲۰۰۸ كشورهاى عضو اتحاديه اروپا در قبال بحران قفقاز در پشت سر نيكلا ساركوزى رئيس جمهور فرانسه كه رياست دوره اى اتحاديه را در دست دارد جمع شده و تقريبا موضعى واحد را در اين باره اتخاذ كردند البته نبايد در اين ميان تلاش هاى ديويد ميلى باند وزير امور خارجه انگليس را ناديده گرفت. ذكر اين مسئله نيز ضرورى است كه هر چند پوتين برنده بحران قفقاز شد اما در اين ميان روسيه حتى نتوانست حمايت متحد قديمى خود چين را جلب كند. چين در بحران قفقاز با دقت اقدامات روسيه در شوراى امنيت را كه مرزهاى تعيين شده از سوى سازمان ملل را زير سوال مى برد نظاره مى كرد.
افسانه دوم: جنگ سرد بار ديگر احيا شد. پس از سال ۱۹۴۵ يك تقابل جهانى بين دو ايدئولوژى وجود داشت. اما در مقام مقايسه بحران گرجستان جنگى بود كه در آن هيچ تفكر ايدئولوژيكى وجود نداشت و در ميان نظام سرمايه دارى رخ داد. در حاليكه گرجستان تلاش مى كرد تا به عنوان بخشى از مجموعه ترانس آتلانتيك درآيد و در اين راه عضويت در سازمان پيمان آتلانتيك شمالى ( ناتو ) را جستجو مى كرد، اوستياى جنوبى تبديل به يك زخم چركين شده بود كه در ميان فساد ناشى از فعاليتهاى نظامى و مافيايى وجود داشت و در اين ميان روسيه نوعى از ملى گرايى را اختيار كرد و يك سيستم سرمايه دارى كنترل از جانب خود را در اوستياى جنوبى بنيان نهاد كه محلى مناسب براى فعاليت ماموران سابق و هم عصر پوتين در كا گ ب بود.
افسانه سوم: روسيه از سال ۱۹۸۹ تحقير مى شد. در حقيقت ديگر هيچ كدام از دشمنان سابق دموكراسى غرب در جهان با استقبال مواجه نمى شدند. اما در سال هاى گذشته روسيه وارد جى ۷ شد و با وجودى كه دوماى روسيه از به رسميت شناختن دادگاه حقوق بشر اروپا خوددارى مى كرد شوراى اروپا درهاى خود را به روى روسيه باز كرد و تمام پايتختهاى اروپا آغوش خود را به سوى روسيه باز كردند و در ادامه سرمايه گذاران خارجى عازم مسكو شدند. و در سال ۲۰۰۰ زمانيكه پوتين به رياست جمهورى روسيه انتخاب شد بوش، تونى بلر و گرهاد شرودر از انتخاب او ابراز خوشحالى كردند. براى سالها رهبران غرب به طور گسترده درباره مرگ روزنامه نگاران در روسيه تحت حاكميت پوتين و يا جنايات جنگى انجام شده در چچن با چشم پوشى رفتار مى كردند.
افسانه چهارم: براى مدتها اروپا از تقابل با روسيه به عنوان يك هم آورد خوددارى مى كرد. و در مقام مقايسه روسيه نيز نمى توانست به عنوان تهديدى براى اروپا محسوب شود. اما تحت حاكميت پوتين، تنشهاى لفظى، ديپلماتيك و يا مناقشات اقتصادى زيادى ميان روسيه و همسايگانش وجود داشت. در آن زمان گفته مى شد روسيه با اقتصادى كوچكتر از اقتصاد مكزيك و كره جنوبى درسهاى لازم را از اتحاديه اروپا فرا نگرفته است و اين در حالى بود كه تمام كشورها صرف نظر از ميزان علاقه آنها براى وارد شدن در پول واحد اروپا از تهديدهايى رنج مى بردند. در اين ميان روسيه از اعطاى حق تساوى به گرجستان، استونى و يا لهستان كه خواهان آن بودند امتناع مى كرد.
افسانه پنجم: غرب به دنبال محاصره روسيه بود. اما آيا مى توان كشورى را كه از اروپا تا ژاپن و چين وسعت دارد محاصره كرد ؛روسيه تنها كشورى است كه اجازه دارد موشكهاى ضد بالستيك را در اطراف پايتخت خود مستقر كند. لهستان و كشورهاى حوزه بالتيك همانند روسيه نيستند اما انديشه تهاجم را نيز در سر نمى پرورانند. هر چند روسيه عضو سازمان پيمان آتلانتيك شمالى نيست اما نمايندگان كرملين در نشست هاى ناتو شركت كرده و ژنرال هاى ارتش اين كشور نيز مقر ناتو در بروكسل را زير نظر دارند. اوكراين و گرجستان راه درازى را براى پيوستن به ناتو و يا اتحاديه اروپا در پيش دارند. اما به كدام دليل كشورهاى مستقل شده از اتحاد جماهير شوروى اكنون نمى توانند مستقل بوده و در مورد پيوستن به يك نهاد و يا سازمان تصميم بگيرند.
افسانه ششم: اوستياى جنوبى نيز وضعيتى همانند كوزوو داشت. ساكنان كوزوو نيز همانند ساير ملتها و كشورها در يوگسلاوى سابق به دنبال حقوق مشابهى بودند.
با وجود اقدامات اسلوبودان ميلوسويچ عليه مسلمانان آنها به روشى صلح آميز توانستند جامعه اى را ايجاد كنند كه اين جامعه توانست پس از نسل كشى صرب ها كه ناتو را مجبور به مداخله در اين منطقه در سال ۱۹۹۹ كرد، از بلگراد مستقل شود. هر چند روسيه براى كسب استقلال مونته نگرو تلاش زيادى به خرج داد و اكنون اين كشور با پول هاى روسيه شكوفا شده اما مسكو از حمايت از آتيسارى كه مورد حمايت اتحاديه اروپا بود امتناع كرد. طرح آتيسارى خواهان جمعيت بزرگترى از كوزوو براى پيوستن به ساير مناطق سابق يوگسلاوى به عنوان يك كشور مستقل بود. ايده اى كه روسيه در آن مورد دنبال مى كرد حضور در گرجستان به شرطى ويژه بود و پس از آن كه غرب در مورد استقلال كوزوو جدى شد روسيه نيز استقلال اوستياى جنوبى را به گونه ديگرى دنبال كرد.
افسانه هفتم: آيا رئيس جمهور آينده آمريكا روابط بهترى با روسيه خواهد داشت، سناتور ، جان مك كين نامزد جمهوريخواهان آمريكا در انتخابات رياست جمهورى اين كشور اعلام كرده كه هر گاه به چشمان ولاديمير پوتين نگاه مى كند فقط سه حرف كا. گ. ب را در آن مى بيند. سناتور جو بايدن رئيس كميته روابط خارجى سناى آمريكا و معاون باراك اوباما نامزد دموكراتهاى آمريكا نيز از دوستان نزديك ميخائيل ساكاشويلى رئيس جمهور گرجستان محسوب شده و علاوه بر آن از سياست گذاران اصلى آمريكا محسوب مى شود. حال با توجه به سياست هايى كه ميلوسويچ را كنار گذاشت و در دهه ۱۹۹۰ از سوى وزيران امور خارجه انگليس طرح ريزى شده بود مى توان گفت كه چه مك كين وارد كاخ سفيد شود و چه اوباما در انتخابات رياست جمهورى ۴ نوامبر در آمريكا به پيروزى برسد تغييرى در سياست هاى واشنگتن در قبال مسكو ايجاد نخواهد شد.
افسانه هشتم: اروپا منشعب شده، بازده عجيب شوراى اتحاديه اروپا وحدت آن در تعليق مذاكرات با روسيه درباره مذاكرات همكاريهاى جديد مسكو- اتحاديه اروپا بود. اما از چپ ترين ديدگاه هاى رسانه ها از قبيل ليبراسيون در اين مورد گرفته تا راست ترين ديدگاه ها همانند فيگارو تمام تحريريه ها همه در قبال تهاجم روسيه به گرجستان موضعى سخت و شديد اتخاذ كردند. در اين ميان سيلويو برلوسكنى نخست وزير ايتاليا كه زمانى محبوب آمريكا بود اكنون تبديل به يكى از حاميان پوتين شده اما برلوسكنى نه در امور اتحاديه اروپا وزن چندانى را دارد و نه اينكه كشورش ( ايتاليا ) يكى از اعضاى جديد اتحاديه اروپا است كه بتواند موجى را در اين اتحاديه ايجاد كند. حتى سوئد و فنلاند نيز كه به بى طرف بودن در جهان معروف هستند نگرانى خود را از موضع روسيه در قبال گرجستان اعلام كرده بودند و ديويد ميلى باند وزير امور خارجه انگليس تبديل به صداى اتحاديه اروپا در برابر روسيه شده بود.
افسانه نهم: اروپا هيچ كارى نمى تواند انجام دهد. بله حقيقت همين است. در حال حاضر اعضاى شوراى اروپا خواستار تعويق عضويت روسيه در اين شورا شده اند. اما شوراى اروپا و ناتو توسط نمايندگان كشورها اداره مى شوند و نه توسط دولتهاى كشورهاى عضو و ممكن است در دوما نيز درخواستى براى تعويق مذاكرات مطرح شود و احتمال مطرح شدن اين درخواست تا زمانيكه دوما به طور متفق القول راى به تجزيه گرجستان دارند محتمل به نظر مى رسد.
اگر پوتين با خروج نيروهاى روسى از بخشهايى از گرجستان مخالفت كند آنگاه اعضاى اروپايى جى هفت مى توانند موضوع پيوستن روسيه به اين گروه را به تعويق انداخته و مسئله پيوستن روسيه به سازمان تجارت جهانى نيز از دستور كار خارج شود. در اين ميان اتحاديه اروپا بايد حضور خود در گرجستان را افزايش دهد. و پيوستن تركيه به اتحاديه اروپا و آغاز مذاكرات با اوكراين براى پيوستن به اين اتحاديه مى تواند بار ديگر درياى سياه را تبديل به يك درياى دموكراتيك اروپايى كند.
افسانه دهم: روسيه منابع انرژى اروپا را كنترل مى كند. قطع كردن نفت و يا گاز همانند يك سلاح هسته اى است كه حتى كشورهاى عربى نيز با وجود نفرت از اسرائيل جرات انجام آن ( قطع صادرات نفت و گاز ) را ندارند.
روسيه از طريق سياست گذاران خود موجى از ترس و اضطراب را درباره شبكه هاى انرژى اروپا به قاره سبز مخابره كرده است. در اين ميان انگليس در تامين امنيت انرژى خود از طريق ساخت مخزن هاى گاز طبيعى مايع ناكام مانده و آلمان نيز به دليل نيازمند بودن به منابع انرژى روسيه به فكر تجديد نظر درباره مخالفت خود با ساخت نيروگاه هاى هسته اى افتاده و اين در حالى است كه فرانسه بر خلاف آلمان ۸۵ درصد از برق مورد نياز خود را با استفاده از انرژى هسته اى به دست مى آورد و نكته آخر آنكه هر چند روسيه مى تواند اروپا را از لحاظ انرژى در تنگنا قرا دهد اما همين مسئله انرژى نيز مى تواند دليلى بر اتحاد بيشتر اتحاديه اروپا در برابر مسكو شود.
منبع: نيوزويك